برای این سریال کشته دادهایم بیشتر قدرش را بدانید!
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۶۸۶۸۳
لاله اسکندری که نقش بیبی کتایون را در سریال «آتش و باد» ایفا کرده است، میگوید این اولین بار بوده که نقش یک زن غیرشهری را بازی کرده است. او مهمترین چالش این نقش را نداشتن لهجه و پذیرش از سوی مخاطب میداند و با یادآوری درگذشت یکی از بازیگران آن حین ساخت، معتقد است که قدر این سریال بیشتر باید دانسته شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، لاله اسکندری - بازیگر - نسبت به زمان پخش و نداشتن تبلیغات لازم برای «آتش و باد» گله دارد و میگوید: انگار تلویزیون حتی برای محصول خودش هم که سالها برایش زحمت کشیده احترام قائل نیست که نخواست کارمان دیده شود.
اسکندری که این شبها با پخش سریال یادشده از شبکه سه سیما در قاب تلویزیون حضور دارد، در گفتوگویی که با ایسنا، علاوه بر گله از نحوه پخش و تبلیغات سریال، درباره نقش متفاوتش در این مجموعه تاریخی، دشواریهای ساخت سریال و جذابیت «آتش و باد» برای مخاطبان خاصش صحبت کرد.
این بازیگر ابتدا صحبتش را با تغییر نام سریال در آخرین لحظات نزدیک به پخش آغاز کرد و گفت: تغییر نام در آخرین لحظه اتفاق خوبی نبود، چون ذهنیت مخاطب را به هم میریخت. از سال ۹۸ که تولید پروژه با نام «جشن سربرون» شروع شد، تا سال ۱۴۰۱ با همین نام معرفی شده بود، ولی متاسفانه مدیران به ناگهان تصمیم به تغییر نام گرفتند. از طرفی هم واقعاً این مجموعه مناسبتی نبود و با ماه رمضان و نوروز تقارنی نداشت.
تولیدات تلویزیون طی این چند سال و خصوصاً اکنون کم شده و به همین دلیل این مجموعه را برای پخش نوروزی قرار دادند. نکته دیگر اینکه باز هم به ناگهان پخش سریال را از نوروز به ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۱ موکول کردند و واقعا جای تعجب داشت.
انتظارمان از تلویزیون حمایت بوداسکندری در عین حال نسبت به تبلیغات کم سریال «آتش و باد» انتقاد کرد و ادامه داد: تبلیغات خیلی محدود و تغییر دوباره تایمی، آسیب زیادی به کار زد. واقعاً آدم فکر میکند شاید خود تلویزیون هم تمایلی به دیده شدن این مجموعه ندارد وگرنه برای مجموعهای که سالها برایش زحمت کشیده اینطور رفتار نمیکند.
ما در یک دهه گذشته تولید چندانی در حوزه تاریخی نداشتیم و انتظارمان از تلویزیون این است که حداقل حمایت بیشتری از این سریال به عنوان یک سریال تاریخی پرزحمت میکرد، اما متاسفانه تلویزیون در روزگاری که رقابت سفت و سختی با شبکه نمایش خانگی دارد و ما الان پلتفرمهایی داریم که طی هشت سال گذشته تولیدات پربینندهای داشتند، به جای اینکه بر اساس این رقابت سیاستهایش را تغییر بدهد، روز به روز نسبت به گذشته بیشتر دچار اشتباه میشود.
وی گفت: به شخصه به عنوان یک هنرمند از میزان تبلیغات سریال بسیار ناراضیام. حتی خود مطبوعات هم برای سریال ما کاری نکردند؛ در حالی که برای سریالهای دیگر که نام نمیبرم آنقدر تبلیغ میکنند که حساب و کتاب ندارد. به نظرم ضعف از خود تلویزیون است و شاید نمیخواهد این سریال دیده شود.
آقای مبارکه جانش را برای سریالی داد که ...بازیگر سریال «آتش و باد» خطاب به مدیران تلویزیون تصریح کرد: نمیدانم دوستان سیاستشان چیست. اگر قرار است شما (مدیران تلویزیون) رقابت سالمی با پلتفرمها داشته باشید، این راهش نیست. حتی محصولی که خودتان تولید کردید و برایش زحمت کشیدید این اتفاق برایش افتاد. درگذشت آقای مبارکه به تنهایی در این پروژه اتفاق کمی نبود.
ایشان یکی از پیشکسوتان هنر مملکت ما بود که به خاطر این مجموعه از دستش دادیم. در شرایطی که کرونا شدید شده بود و هر بار که ما به پشت صحنه میرفتیم ممکن بود واقعاً دیگر برگشتی نباشد، این سریال تولید شد، ولی الان که به پخشش رسیده آنقدر بیتفاوت، بینظم و بدون تبلیغات به آنتن رفت که عجیب است.
او همچنین تاکید کرد: الان عصر تبلیغات است و برای اینکه یک کاری دیده شود نیاز به تبلیغات دارد. نمیدانم بر اساس چه تصمیمی این کار انجام شد. همزمان با سریال «آتش و باد» چند مجموعه خوب از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است و واقعیت این است که این اثر در مدیوم خودش کار قابل قبول و معتبری است و پشت آن فکر وجود دارد؛ چون تاریخی را به تصویر میکشد و بخشی از جامعه و اقوام ایرانی را معرفی میکند که شاید واقعاً به کلی فراموش سپرده شدهاند؛ البته ناگفته نماند شاید تماشاگر نسل جوان از دیدن چنین کارهایی استقبال نکند، اما به هر حال کار ما مخاطب خاص دارد.
بیبی کتایون از نگاه لاله اسکندریبازیگر کاراکتر بیبی کتایون سپس به نقشش در سریال «آتش و باد» اشاره کرد و توضیح داد: نقش بیبی کتایون همان زن قدرتمند ایرانی است که ما حتی در داستانهای کهنمان هم میبینیم. نقشی که مربوط به دوره قاجار است و بیش از ۱۰۰ سال از داستان ما میگذرد و خود این اتفاق نشان میدهد شاید در خانوادههایمان چنین نقشی را داشته باشیم. در شخصیت بیبی کتایون آن چیزی که برایم جذاب بود و فیلمنامه را میخواندم ویژگیهای کتایون بود.
من خودم به عنوان یک بازیگر اصولاً همیشه سعی کردم در طول این سالها نقشهایی را بپذیرم که تاثیرگذاری داشته باشند، در خاطرهها بمانند و با پایانش تماشاچی نقش بازیگر را فراموش نکند. به نظرم کتایون ویژگیهایی دارد که حتی میبینیم بیشتر از بهادر خان خیلی از اتفاقات را میبیند، تشخیص میدهد و راهنمایی میکند. حتی زمانی هم که همسرش به صحبتهایش گوش نمیدهد میبینیم که نتایج خوبی هم برایش ندارد.
این بازیگر در عین حال خاطرنشان کرد: «آتش و باد» این پتانسیل را دارد که ماندگار شود. البته به عنوان یک بازیگر خیلی به ریتم کار معتقدم و به نظرم باید کمی ریتم سریال تندتر میشد، ولی فارغ از آن، باز هم پتانسیل ماندگار شدن را دارد اگر در شرایط مناسبتری پخش میشد یا با تبلیغات بهتری روی آنتن میرفت.
اسکندری یادآور شد: «آتش و باد» ۵۸ قسمت است و فکر میکنم تا به الان بیش از بیست و پنج قسمت به روی آنتن رفته و یک سوم آن به پایان رسیده است. هرچه جلوتر میرویم جذابیت بیشتری پیدا میکند و فکر میکنم در این مدت بیننده اش را پیدا کرده است؛ به خصوص بعد از ایام نوروز که تعطیلات به پایان رسیده است.
دشواریهای کرونایی و عشق به مردم کشوربازیگر سریالهای «مشق عشق»، «در چشم باد»، «سالهای برف و بنفشه»، «خاک سرخ»، «بی قرار» و «دولت مخفی» در ادامه صحبت هایش به نگاه مردم نسبت به هنرمندان و سینما و تلویزیون در شرایط فعلی اشاره کرد و گفت: همه ما هنرمندان برای مردم کار میکنیم. اگر پست آخر مرا بخوانید میبینید که نوشتم هنرمند متعلق به مردم است و برای مردمش تا پای جان میایستد، کما اینکه واقعا آقای مبارکه به خاطر کار و برای مردم جانش را از دست داد. تلختر از آن، این است که جلسهی آخرِ حضور آقای مبارکه در سریالمان بود که این اتفاق افتاد و ایشان به کرونا مبتلا شدند.
من خودم هم در آن دوران مبتلا شدم و یادم میآید از انجمن بازیگران خواهش کردم و گفتم ما چند آدم دیگر باید از دست بدهیم؟! از آنها خواهش کردم که وزارت بهداشت اعلام کند به پروژهها که کار را تعطیل کنند تا اوضاع فروکش کند و آمار پایین بیاید، چون تهیهکنندهها نمیپذیرفتند. جوابی که یکی از مدیران به من داد خیلی جالب بود و این بود که «مردم در روزهای قرنطینه به سرگرمی نیاز دارند و تولیدات نمایشی نباید متوقف شود». این صحبتها را زدم که بگویم همه ما وارد جنگ میشویم، با سختی کار میکنیم و برای مردم کشورمان جان میدهیم.
اسکندری پیرو همین بحث تاکید کرد: برخی نسبت به تلویزیون گارد گرفتهاند. یعنی اگر همین سریال ما از پلتفرمها پخش میشد، چه بسا از استقبال بهتری برخوردار میشد و مردم اصلاً به آن گارد نداشتند. برخی افراد که به من میرسند، با تعجب میپرسند شما هم مگر با تلویزیون کار میکنید؟ این در حالی است که من سالهاست با تلویزیون کار میکنم و بار اولم نیست. تلویزیون همان تلویزیونی است که زمانی بیننده بالایی داشته و متاسفانه سیاستهای غلط خودش آن را به این مرحله رسانده است که بسیاری از آن فاصله گرفتهاند.
تلویزیون به جای پیشرفت یکسان سازی میکنداین بازیگر سپس با انتقاد از نظارت ساترا بر پروژههای شبکه نمایش خانگی، به صحبتش اینگونه ادامه داد: کار رقابت به جایی رسید که آمدند ساترا را ایجاد کردند؛ به جای اینکه خودشان را به یک رقابت نزدیکتری ببرند گفتند آنها هم باید بیایند زیر چتر ما و از ما تبعیت کنند. تلویزیون باید تولیداتش را آسیب شناسی کند که چرا با ریزش مخاطب مواجه شده است، اما تلویزیون به جای آسیب شناسی میخواهد همه را زیر چتر خودش بگیرد و با استانداردهای خودش تولید کند.
وی تصریح کرد: جالب است که مدیران میگویند سریال «آتش و باد» کار خوبی شده، همه راضیاند، پس این چه شرایط پخشی است که برایش گذاشتهاید؟ اگر خوب است و فکر میکنید میتواند با یک کار دیگر تاریخی در پلتفرم رقابت کند، به عنوان مثال با «جیران» پس چرا قوانینش را رعایت نمیکنید و خودتان به کارتان آسیب میزنید. حتی تایمی که خودتان هم تعیین کردهاید احترامی برایش قائل نیستید و بارها آن را تغییر دادهاید. ما دو سال از زندگی و عمرمان را برای این پروژه گذاشتهایم. متاسفانه یکی از ویژگیهای مدیران ما این است قدر داشتههایشان را نمیدانند.
اسکندری در عین حال به بازخوردهای سریال «آتش و باد» اشاره کرد و گفت: خوشبختانه ما تا الان بازخوردهای خوبی از سریالمان گرفتهایم. کار ما عامهپسند نیست که بگوییم همه دوست داشته باشند. «آتش و باد» یک کار سنگین تاریخی است که مخاطب خاص دارد، ولی تصور من این است اگر بیننده خودش را پیدا کند تا پایان، کار را دنبال میکنند.
من اولین بارم بود که در قالب غیرشهری ایفای نقش داشتم. همیشه شخصیتهایم در کارهای تاریخی، شهری و بهروز بود، اما این بار در نقش یک خانم عشایری که متعلق به ۱۰۰ سال پیش بود ظاهر شدم و خیلی برایم سخت بود. نگران بودم تماشاگر مرا بپذیرد و این پذیرش خیلی برایم مهم بود که خوشبختانه بازخوردش خوب بود.
چالشهای بیبی کتیاو در پاسخ به اینکه نقش بیبی کتایون برایتان چالش هم داشت؟ خاطرنشان کرد: بزرگترین چالش در اجرای نقش بود؛ چون باید طوری بازی میکردم که بیننده مرا باور کند. پذیرش من به عنوان یک زن قدیمی با آن ویژگیها اینکه تصنعی نشوم و بازیام به دل مخاطب بنشیند و به نقش بیاید خیلی برایم مهم بود.
تجربهای که در «سرزمین کهن» داشتیم و سرنوشتی که برای سریال به وجود آمد، ناخودآگاه آتش و باد را به این سمت برد که اصلاً قوم یا ایل خاصی را معرفی نکنیم و کار لهجه نداشته باشد. این اتفاقات خیلی کار ما را سختتر میکرد، چون لهجه خیلی وقتها کمک میکند، ولی ما این را هم نداشتیم. علاوه بر اینکه کار در شرایط بسیار سختی ساخته شد. ما دو سال عمرمان را در جادههای شمال در کوهها گذاشتیم. از ۵۰ درجه بالای صفر کار کردیم تا منفی ۲۰ درجه. در برف، سرما و گرما. عوامل پشت صحنه واقعا روزهای سختی را گذراندند.
لاله اسکندری در پایان صحبتهایش درباره پیشنهادهای جدیدش برای کار تلویزیون اعلام کرد: خرداد ماه ۱۴۰۱ با آقای محمود معظمی سریال «محرمانه» را داشتم که درباره کروناست. تصویربرداری کار تمام شده و بخش خارج از کشورش باقی مانده است که فکر میکنم به زودی انجام شود. کارهای دیگری هم پیشنهاد شده، ولی فعلاً نپذیرفتم و ترجیح دادم نتایج کارهایی را که کردم ببینم تا ببینیم شرایط در آینده چه میشود. سال گذشته سال سختی بود. انشاءالله که سال جدید برای همه نوید اتفاقات خوب باشد و مردم حالشان خوب باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: لاله اسکندری لاله اسکندری بی بی کتایون آقای مبارکه عنوان یک برای سریال برای مردم آتش و باد ویژگی ها صحبت ها نقش بی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۶۸۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود بهواسطه ضعیفبودن کارنامه عملکرد VODها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازهای به رسانهملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبتهای مطرحشده از سوی یکی از مدیران شبکههای نمایش خانگی است که نشان میدهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازهترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیلها بر باد رفته و نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلامشده از سوی مقامات رسانهملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیلهاست. این آمار نشان میدهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکههای تلویزیونی میبینند، ۳۵.۲درصد شبکه آیفیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا میکنند. میزان تماشای این شبکهها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آیفیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامههای صداوسیما هستند.«مردان آهنین» پرمخاطب شد
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامههای صداوسیما» با تعداد نمونه ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردینماه» سالجاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن میکند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح میشد. بااینحال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را بهصورت شفاف، دقیق و در حضور رسانهها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر میرسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامههای تلویزیون داشت. بخشی از یافتههای ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامههاست. یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردانآهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شبخوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیدهاند.میزان تماشای این برنامهها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا میکنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شبخوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفتهاند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند. میزان تماشای این سریالهای تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفتهاند سریال زیرخاکی را دیدهاند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند.
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیونهای خارجی
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنشهای کنایهآمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکرینژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه میکند، بهندرت آمارهایش به ۱۰درصد میرسد؛ بهعنوانمثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاجگذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد میشود. امروز وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانهای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت میکنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبتهای مطرحشده از سوی شاکرینژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان میدهد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درستبودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده و حتی میتوان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژههای تکرارشده در پیامکهای سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیانمیکنند.
دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانهای برای رسیدن به قله برنامههای خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و بهطور قطع برخی تحلیلهای مطرحشده ــ صرفنظر از اهداف پشت آن یا صادقانه بودن یا نبودن نکات ــ میتواند رسانهملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما اینکه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبتهای رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمیگیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که برخی از این تحلیلها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانهملی گذاشتهاند که در این صورت نمیتوان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحثها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، میتواند فصل تازهای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانهملی باشد.